سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مهدی(عج)

 

روزی که ستم عدل شد و خانه درش سوخت

یک سلسله زنجیر شد و در اثرش سوخت

 

محراب که با خون علی رنگ شفق یافت

با خدعه ی بیداد حسن هم جگرش سوخت

 

نوبت به حسین آمد و با دعوت این قوم

لب تشنه زمین گیر شد و در سفرش سوخت

 

سجاد خود از غصه ی این واقعه می مرد

آن روز که در بادیه بال پدرش سوخت

 

هم باقر و هم صادق و هم کاظم این قوم

مسموم شد و شیعه ی او با خبرش سوخت ...

*  *  *

تا شیعه تو را جمعه ی موعود ببیند

در حسرت دیدار تو چشمان ترش سوخت

 

یک چشم اگر منتظر قائم خود هست

از گریه بر این طایفه چشم دگرش سوخت...


نوشته شده در  یادداشت ثابت - یکشنبه 91/11/2ساعت  7:45 عصر  توسط امیرعباس 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
غصه هایت قاتلم
...
0000
سال نو مبارک
جمله ی ناااااااااااب!!!!!!!!!!!!
** با این کارهای به اسم حزب الله، مخالفم **
حرف ناب
درس زندگی ، گفتگوی کنجشک با خدا
اشتباه فرشتگان
سحری در برم ای دولت بیدار بیا . . .
رابطه وضو وساختمان مغز
تصاویر جدید از عامل انتحاری حادثه تروریستی نمازجمعه چابهار
دعایم کنید تا که باران شوم
آرزوی زیارت کربلا
گریه های رهبر
[همه عناوین(17)]